گلایه
سلام امروز چهارشنبه 7 خرداد ماهه و من منتظر ورود به ماه هفتم بارداری هستم. این روزا یه چیزایی بدجوری آزارم می ده گفتم بیام درددل کنم شاید سبک بشم. البته شاید به نظر بعضی ها این حرفا مسخره باشه اما دوست دارم بگم تا فکرش تو ذهنم تموم بشه. راستش این روزا خیلی حساس شدم و نسبت به هر چیز کوچیکی سریع عکس العمل نشون می دم. از روزی که فهمیدم نی نیم دختره افکار فمینیستیم هم اود کرده و فکر می کنم باید شدیدا از دختر بودن دخترم دفاع کنم. بعضی ها تا می شنون بچه دختره سریع تبریک می گن و اظهار می کنن امروزه روز دختر داشتن نعمته. بعضی ها هم بعد از عرض تبریک، از سختی های داشتن دختر و مسئولیت هایی که متوجه آدم می شه می گن و این حرفا حال من و به هم می زنه. راستش حتی از اونایی که تعریف و تمجید می کنن بدم میاد آخه این حس بهم دست می ده که چون شک دارن هی می خوان خودشون و طرف مقابلشون رو توجیه کنن که آره به خدا این دختر بودنه خوبه. نمی دونم چرا این مردم نمی خوان یه فدم هم که شده از عقب افتادگی در بیان. حالا مردا طوری رفتار کنن که آدم فکر کنه زن یعنی جنس دوم ، آدم می گه دست مریزاد هوای خودشون و دارن ولی آدم حالش از بعضی زنا به هم می خوره که خودشون تو سر خودشون می زنن. من این حرفا رو با شوهرم هم مطرح می کنم و اون مدام بهم می گه چرا خودت و درگیر چیزای بی خود می کنی مهم اینه که ما عاشق دخترمونیم و مهم نیست دیگران چی می گن و چی فکر می کنن. نمی دونم شاید من زیاد حساس شدم یا شاید برای افکار دیگران زیاد از حد ارزش قائل می شم. خونواده ی شوهرم دختر ندارن و در واقع دختر من اولین دختر این خوانوادست. با اینکه شدیدا اظهار می کنن عاشق دخترن اما تو رفتارشون سایه روشن های زیادی از افکار مردسالارشون پیداست. این افکار خیلی آزارم می ده. متاسفانه بعضی چیزا تو تار و پود جامعه ی ما رسوخ کرده و هیچ کاریش هم نمی شه کرد. از تبعیض حتی به شکل مخفیش متنفرم. از اینکه حتی بعضی جاها تو دینمون هم تبعیض و تفاوت وجود داره و همین مساله بعضی ها رو بیش از پیش گستاخ می کنه ناراحت می شم و گلایه می کنم. تو جامعه ی جهان سومی ما داشتن پسر باعث حس داشتن قدرته و این مساله خود به خود این جنس رو خواستنی تر کرده. ای کاش روزی بیاد که این افکار جای خودش و به عقل و شعور بده و انسان ها به واسطه ی جنسیتشون محک نخورن. دخترم، من و بابایی عاشقتیم عاشقتیم و عاشقتیم. تو عزیزترینی برای ما.